Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-06@21:47:34 GMT

ضربه هولناک مقدس‌سازی خودکشی به روان انسان‌ها

تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۵۵۸۸۹

ضربه هولناک مقدس‌سازی خودکشی به روان انسان‌ها

خودکشی پنجمین علت شایع مرگ و میر در کره جنوبی در سال ۲۰۱۸ بود. خودکشی عامل اصلی مرگ در سنین ۱۰ تا ۳۹ سال و دومین عامل مرگ و میر در افراد ۴۰ تا ۵۹ ساله.

خودکشی کپی برداری شده که اغلب به آن اثر ورتر می‌گویند، یک رفتار خودکشی تقلیدی است که پس از قرار گرفتن در معرض خودکشی دیگری رخ می‌دهد. به خصوص، قرار گرفتن در معرض گزارش‌های رسانه‌ای در مورد خودکشی یک سلبریتی، تأثیر قابل توجهی بر روی افراد در معرض خطر دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هفته گذشته یک ایرانی ساکن فرانسه خود را به رودخانه‌ای در شهر لیون انداخت و خودکشی کرد. محمد مرادی محقق تاریخ و فلسفه در شهر لیون فرانسه پس از انتشار ویدئویی در فضای مجازی و با تاکید بر این نکته که هیچ بیماری روانپزشکی ندارد در اعتراض به شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران خودش را در رودخانه غرق کرد.

هرچند به دلایل مختلف نباید به او برچسب بزنیم، رفتارش را قضاوت کنیم چرا که کار او تفاوت‌های اساسی با انواع دیگر خودکشی‌های انجام میشود دارد و به نوعی اینکار برای دست یافتن به یک آرمان جمعی (درست یا غلط بودن آن در این مقاله مورد بررسی قرار نگرفته است)، اما این نکته هم نباید مورد غفلت واقع شود که در شرایط فعلی کشور بازتاب خودکشی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بسیار آسیب زننده است.

همسر وی به دلیل شرایط پیش آمده در بیمارستان بستری شده و صحبت با پزشک وی هم به دلیل رعایت اخلاق پزشکی و حفظ اسرار بیمار بی نتیجه ماند. به همین دلیل بحث‌ها و گفتگو‌های زیادی در فضای مجازی در این باره صورت گرفته که نیازمند داشتن اخبار دقیق و موثق برای روشن شدن زوایای ماجرا است.

تاثیر انتشار اخبار خودکشی در رسانه‌ها

یکی از اولین پیوند‌های شناخته شده بین رسانه و خودکشی از رمان غم و اندوه ورتر جوانِ گوته برخاسته است. پس از انتشار آن، مردان جوان با پوشیدن شلوار زرد و ژاکت آبی شروع به تقلید از کار شخصیت اصلی کردند. در این رمان، ورتر پس از طرد شدن توسط زنی که دوستش دارد، با تپانچه به خود شلیک می‌کند. مدت کوتاهی پس از انتشار آن، گزارش‌هایی مبنی بر استفاده مردان جوان از همین روش برای کشتن خود در اعمال ناامیدانه منتشر کردند و این باعث شد که کتاب در چندین جا ممنوع شود. از این رو اصطلاح "اثر ورتر" برای تعیین خودکشی‌های کپی‌برداری استفاده می‌شود.

در سال ۲۰۱۷ هم پخش سریال جنجالی نتفلیکس ۱۳ Reasons Why طوفان رسانه‌ای ایجاد کرد. تصویری از مرگ قهرمان نوجوان انتقادات زیادی را برانگیخت و بحث‌هایی را برانگیخت که تا چه حد ممکن است جوانان تحت تأثیر خودکشی افراد دیگر، چه تخیلی یا غیرواقعی باشند.

همانطور که در دستورالعمل‌های رسانه‌ای توصیه شده محققان به اثرات محرک بالقوه انتشار گزارش یا نمایش غیرمسئولانه خودکشی و خودآزاری اشاره کردند، این دستورالعمل‌های رسانه‌ای مبتنی بر شواهدی است که نشان می‌دهد جوانان مستعد تقلید از رفتار خودکشی افراد مشهور یا دیگرانی هستند که از آن‌ها تجلیل می‌شود.

تجزیه و تحلیل جستجو‌های اینترنتی در ۱۹ روز پس از پخش سریال نشان داد که استفاده از عبارت جستجوی "خودکشی" تقریبا ۲۰ ٪ افزایش یافته بود. تعدادی از موارد خودکشی گزارش شده در مطبوعات متعاقباً شباهت‌هایی به مرگ نمایش داده شده در فیلم داشت و به شدت حکایت از یک اثر تقلیدی مستقیم داشت.

تمایل به خودکشی پس از خودکشی یکی از دوستان یا خویشاوندان

طبق مطالعات گسترده ایالات متحده، جوانان پس از اقدام به خودکشی یا اقدام به خودکشی یک همسالان هم در معرض خطر بیشتری برای اقدام به خودکشی هستند. تصور می‌شود که این رفتار کپی‌کننده با یادگیری اجتماعی توضیح داده می‌شود و به آن خودکشی تقلیدی، سرایت خودکشی یا انتشار خودکشی نیز گفته می‌شود.

برای نظرسنجی آنلاینی در سال ۲۰۱۰، جوانانی که در سراسر بریتانیا زندگی می‌کردند و دوست یا خویشاوند خود را به دلیل خودکشی از دست داده بودند، انتخاب شدند. از آن‌ها پرسیده شد: "مرگ آن‌ها تا چه حد شما را ترسانده است که ممکن است به روشی مشابه بمیرید؟ "

اقلیت (۲۶ ٪) از پاسخ دهندگانی که به این سوال پاسخ‌های مفصل داده بودند، احساس کردند که پس از تجربه خودکشی اطرافیان، اکنون به خودکشی به عنوان گزینه ملموس تری برای خود فکر می‌کنند. پاسخ‌های آن‌ها نشان می‌داد که اکنون احساس می‌کردند هر گونه ترس قبلی از خودکشی، تا حدی که برای آن‌ها عادی شده بود.

برای مثال، مرد جوانی که برادرش چند سال قبل بر اثر خودکشی جان باخته بود، اظهار داشت: «اینکار فکر کردن و اقدام به خودکشی را برای من آسان‌تر کرد. اگر او این کار را نمی‌کرد، احتمالاً در بدترین لحظاتم به آن فکر نمی‌کردم.»

زن جوانی که عمویش بر اثر خودکشی فوت کرده بود، گفت:"این را فهمیدم که اگر شرایط خیلی سخت شود، راهی برای خروج وجود دارد. "

با این حال، یک پیام مثبت نیز از این اثر وجود دارد. به عبارت دیگر، اکثریت کسانی که به این نظرسنجی پاسخ دادند، بیزاری زیادی از ایده اقدام به خودکشی خود، عمدتاً به دلیل آگاهی از تأثیر منفی بر سایر افراد توصیف کردند.

این کار برای متخصصان سلامت، مشاوران سوگواری و عموم مردم در افزایش آگاهی در مورد افزایش خطر خودکشی تقلیدی در زیرمجموعه‌ای از افرادی که ارتباط نزدیک خود را با خودکشی از دست می‌دهند، مهم است.

طبق مطالعات صورت گرفته زنان ۲۰ تا ۲۹ ساله آسیب‌پذیرترین زیرگروه هستند که هم از نظر میزان اثر خودکشی تقلیدی (افزایش ۲.۳۱ برابری) و هم از نظر میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی تقلیدی (افزایش ۲۲.۷ برابری) بودند. مردان ۵۰ تا ۵۹ ساله دومین زیرگروه آسیب پذیر با توجه به میزان مرگ و میر خودکشی با کپی برداری (۲۰.۵- افزایش) بودند.

قوانین روزنامه نگاری درباره انتشار اخبار خودکشی چه میگویند؟

کشور‌های مختلف آئین نامه‌هایی در روزنامه نگاری ملی دارند که در آن انتشار خبر و یا گزارش درباره "خودکشی" و "اقدام به خودکشی" بسیار محتاطانه انجام میشود و به طور کلی فرض بر این است که نباید منتشر شود.

خبرنگاران در این زمینه باید از دستورالعمل‌هایی پیروی کنند که سازمان بهداشت جهانی برای پوشش هر گونه خودکشی تأیید می‌کنند.

در پوشش این مرگ‌ها از خویشتنداری شدید استفاده کنید - کلمه «خودکشی» را در تیتر خبر نیاورید، آن را عاشقانه نکنید. خودکشی را نرمالایز نکنید. از آن حماسه سازی نکنید و آن را دراماتیک جلوه ندهید. مقدس سازی خودکشی ضربه س هولناکی به روان انسان‌ها وارد میکند بنابراین در انتشار این اخبار باید بسیار دقت کرد و همه جوانب موضوع را در نظر گرفت. حتی عکس یا فیلمی که چنین مواردی را به تصویر می‌کشد نباید منتشر شود.

دستورالعمل‌هایی در مورد گزارش خودکشی در ایرلند اخیراً تلاش برای حذف هرگونه معانی مثبتی که ممکن است این عمل را در پی داشته باشد. به عنوان مثال استفاده از عبارت "انجام شده" به جای "موفقیت آمیز " در هنگام توصیف اقدام به خودکشی که منجر به مرگ شده صورت گرفته است استفاده کنید.

هرگز درباره روش انجام خودکشی و ابزار‌هایی که در آن استفاده شده اطلاعات ارائه نکنید

دستورالعمل ها، اما در ایران بسیار عمومی و کاملاً داوطلبانه هستند. اکثر تصمیمات اخلاقی و به نظر سردبیران واگذار می‌شود. از آنجا رشته‌ای مختص روزنامه نگاری سلامت وجود ندارد و اکثر افراد شاغل در این حوزه بصورت تجربی عمل میکنند بنظر میرسد زمان آن رسیده که اساتید ارتباطات همراه با متخصصان علوم اجتماعی و روانپزشکی برای تدوین چنین دستورالعملی دور یک میز بنشینند تا هرچه سریعتر از بروز آسیب‌های احتمالی بزرگتر جلوگیری شود.

منبع: سلامت نیوز

منبع: فرارو

کلیدواژه: طرز تهیه اقدام به خودکشی خودکشی تقلیدی دستورالعمل ها مرگ و میر رسانه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۵۵۸۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مردم گم شده در دعوای سیاسی بر سر تورم!/یک ضربه دیگر بر بار شیشه/بازی بن‌سلمان با کارت فلسطین

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که فلسطین محور اجلاس سازمان همکاری اسلامی، تأثیر توافق احتمالی حماس و اسرائیل بر تنش‌های منطقه، کلاه بیمه‌ای بر سر کارگران ساختمانی و بازداشت عوامل پشتیبان گروهک جیش‌الظلم در راسک در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

یک ضربه دیگر بر بار شیشه


 مهرداد احمدی شیخانی طی یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: در گذشته و در مفاهیم سنتی، اداره امور جامعه به شرطی بسامان بود که یک شهر یا سرزمین دارای حاکم یا مدیر خوبی بود؛ چرا‌که همه چیز به یک نفر ختم می‌شد. بر این معنا و مبنا هم بود که ما با نصایح‌الملوک طرف بودیم و صاحبان رأی و نظر، برای اداره بسامان جامعه، سعی بر آن داشتند تا مواردی را به فرد صاحب‌فرمان «یادآوری» کنند. می‌گویم یادآوری و نه «گوشزد»؛ چرا‌که امر بر این دایر بود که حاکم، خود می‌داند که چه چیز به صلاح است و چه چیز به صلاح نیست؛ و مصلحان نیز فقط از جهت یادآوری آنچه ممکن بود به سببی فراموش شده باشد، نکاتی را «یادآور» می‌شدند؛ از همین رو است که سعدی را مصلح‌الدین می‌گویند و در مفاهیم کهن، از‌آنجا‌که دین و دولت یکی انگاشته می‌شود، سعدی جزء کسانی است که مصالح زمانه خود را می‌داند و «گلستان» او می‌شود همان «نصیحت‌الملوک». 

اما جهان به مرور که نو می‌شود و گام به گام پا به عصر مدرن می‌گذاریم، کم‌کم از دوران حکمران خوب هم دور می‌شویم و به سبب آنکه دیگر، امور یک جامعه نمی‌تواند فقط از طرف یک نفر اداره شود، به‌ناچار و برای تمشیت امور، ساختار به وجود می‌آید و خواسته و ناخواسته، از حکمران به حکمرانی می‌رسیم. این اتفاق به اراده رخ نمی‌دهد؛ بلکه ناگزیر زمانه است و هم از این رو است که در این عصر نیز دیگر جایی برای مصلح‌الدین و نصیحت‌الملوکی نیست؛ چرا‌که حتی اگر بعضی سعی کنند که همه چیز را در ید قدرت یک نفر بدانند و چه از باب مقدر‌بودن یک فرد یا مقصر معرفی‌کردن یک فرد، الزاما به نتیجه نمی‌رسند؛ چرا‌که بسیار پیش می‌آید که یک فرد می‌رود و دیگری جایگزین او می‌شود؛ ولی اوضاع تغییری نمی‌کند. پس این نشانه‌ها دلیلی است بر همان که در عصر حاضر و جهان مدرن با پیچیدگی‌های بسیاری روبه‌رو هستیم و این فرد نیست که حکومت می‌کند و حکم می‌راند؛ بلکه این سیستم است که حکم می‌کند و حکمرانی می‌کند. اما آیا واقعا چنین است و افراد هیچ جایی در «بسامانی» و «بی‌سامانی» امور ندارند؟ و آیا فقط این سیستم است که اگر به صلاح شد، امور هم راه صلاح در پیش می‌گیرند؟ اگر چنین است که همه چیز، فقط سیستم باشد و‌لاغیر، چرا در همین جهان مدرن‌شده و در همان جوامعی که خیلی پیش‌تر از ما مصلح‌الدینی را کنار گذشته‌اند و به سیاست‌ورزی مدرن رسیده‌اند، جانشین‌کردن یکی به جای دیگری، همچنان مرسوم است؟ مثالی بزنم؛ از سال ۱۴۰۰ و با انتخابات شورای شهر، وضعیت اداره شهر تهران تغییر کرد و حتی از منظر بعضی کاملا زیر و رو شد که البته انصاف آن است که کاملا زیر و رو نشد؛ ولی آنچه می‌بینیم، نشانه‌هایی از تخریب را با خود دارد. مثلا در شهری مانند تهران که وجود هر درخت برایش حیاتی است، شاهدیم که «فرمان بیخ‌کنی درختان»، با بهانه‌هایی غریب از سوی شهردار صادر می‌شود و حتی دستِ «اره‌کنندگان» درختان چه باز و گشاده شده، چنان‌که هنوز داستان تخریب پارک قیطریه در همین نوروز به پایان نرسیده، حال خبر حصارکشی در پارک لاله را می‌شنویم و تخریبی دیگر. این درست که آنچه در حکمرانی عصر حاضر مهم است، نه حکمران؛ بلکه ساختار حکمرانی است؛ ولی همین که طوماری با چند صد هزار امضا جمع می‌شود تا بلکه بتوان جلوی تخریب پارک‌ها از طرف شهردار را گرفت، حکایت از آن دارد که افراد درون ساختار هم در حکمرانی مطلوب، اهمیت دارند. برای همین هم هست که می‌گوییم باید از همه ظرفیت‌های ممکن برای اثرگذاری بر حکمرانی استفاده کرد و قطعا غیر از امضای آن طومارها، تلاش برای اینکه شورای شهری داشته باشیم که از درون آن شهرداری بیرون نیاید که همتش بر تخریب فضای سبز تهران باشد، هم اهمیت دارد، چه برسد به اینکه به قول «سعید حجاریان»، اگر یک ضربه دیگر بر این بار شیشه زده شود، دیگر چیزی باقی نخواهد ماند که حالا نگرانش باشیم یا نه؛ و حالا یک سال دیگر تا انتخابات ۱۴۰۴ باید تصمیم بگیریم که آیا می‌خواهیم برای جلوگیری از ضربه آخر بر این بار شیشه، تمام تلاش‌مان را بکنیم یا همچنان اعتقاد داریم که نباید از همه توان‌مان برای جلوگیری از پایان کار، با کمترین هزینه ممکن، استفاده کنیم؟

مردم گم شده در دعوای سیاسی بر سر تورم!


مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: طی روز‌های اخیر انتشار برخی آمار‌ها در زمینه نرخ تورم محل مجادله چهره‌های رسانه‌ای و سیاسی موافق و مخالف دولت شده است. در سال‌های اخیر به دلیل انتشار همزمان نرخ تورم از سوی دو منبع یعنی مرکز آمار و بانک مرکزی و تفاوتی که بین نرخ اعلام شده از سوی این دو مرکز است حرف و حدیث‌هایی درباره وضعیت نزولی یا صعودی نرخ تورم مطرح شده است. اجازه دهید ابتدا به این دوگانگی آماری، دلایل بروز آن و تبعات آن بپردازیم و سپس وارد مناقشه سیاسی در این باره شویم.
واقعیت این است که از سال ۱۳۱۵ هجری شمسی در ایران نرخ تورم توسط بانک ملی محاسبه شده است. از میانه سال ۱۳۳۹ با تاسیس بانک مرکزی، این وظیفه به بانک مرکزی محول شد و تاکنون بانک مرکزی این نرخ را محاسبه کرده است. از ۱۳۸۱ مرکز آمار ایران نیز وارد این عرصه شد و نرخ تورم را محاسبه کرد. بانک مرکزی معتقد است برمبنای وظیفه ذاتی خود برای مهار تورم و سیاست گذاری در این عرصه خود باید وضعیت تورم را رصد کند. علاوه بر این، چون از گذشته دور این نرخ را محاسبه کرده است، ادامه محاسبه آن برای محققانی که می‌خواهند روند بلندمدت تورم را بررسی کنند، ضروری است. از سوی دیگر مرکز آمار ایران هم به عنوان مرجع رسمی و اصلی آمار در کشور، محاسبه آمار‌ها و شاخص‌ها در بخش‌های مختلف از جمله اقتصاد را وظیفه خود می‌داند و معتقد است که باید تورم را به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی محاسبه کند. در این میان اگرچه استدلال هر دو قابل قبول به نظر می‌رسد، اما برای معضل دوگانگی آماری چه می‌شود کرد؟!
اگر بپذیریم که با وجود هزینه‌های دوگانگی آماری، هر دو مرجع محاسبه و اعلام نرخ تورم به کار خود همچنان ادامه دهند، این پاسخ مطرح می‌شود که ملاک کدام یک از این آمار‌ها باشد. به ویژه جایی که قوانین در مواردی نظیر تعیین دستمزد یا محاسبه ارزش روز دیون برای استفاده در محاکم حقوقی و قضایی منتظر اعلام نرخ تورم است. به ویژه این که در مواردی نظیر محاکم حقوقی، ملاک نرخ تورم بانک مرکزی است.
باز هم اگر با لحاظ این ملاحظات دوگانگی آماری را بپذیریم، لاجرم بازی سیاسی پیرامون این دوگانگی آماری توسط سیاسیون نیز گریزناپذیر، اما قابل نقد است. در حقیقت به نظر می‌رسد راهکار مواجهه با این دوگانگی آماری، تقبیح سوء استفاده از این دوگانگی است. جایی که به عنوان مثال به دلیل بالاتر بودن نرخ تورم بانک مرکزی، مسئولان دولتی در زمان انتقاد از تورم پایان دولت قبل به نرخ بانک مرکزی استناد می‌کنند و در زمان ارائه گزارش عملکرد دولت فعلی، نرخ تورم مرکز آمار را ملاک قرار می‌دهند. مخالفان دولت نیز به صورت برعکس از همین روش استفاده می‌کنند و برمبنای این که کدام نرخ بالاتر است، عملکرد دولت در موضوع تورم را با نرخ بالاتر می‌سنجند. این در حالی است که نرخ‌های محاسبه شده متفاوت لزوما بر هم برتری علمی ندارد و به دلیل تفاوت‌هایی در سال پایه و تفاوت در وزن دهی به کالا‌ها و همچنین تفاوت در محل جمع آوری آمار (بانک مرکزی تورم شهری و مرکز آمار تورم مجموع شهر‌ها و روستا‌ها را محاسبه می‌کند) به نرخ‌های متفاوتی می‌رسند. صدالبته تورم از یک دهک به دهک دیگر و حتی از خانواری به خانوار دیگر متفاوت است. برای خانواری که اجاره خانه می‌دهد تا خانواری که چنین هزینه‌ای ندارد و همچنین سایر تفاوت‌ها در سبد مصرفی کالا و خدمات خانوارها، می‌توان نرخ تورم متفاوتی را محاسبه کرد، اما در هر حال آن چه محاسبه می‌شود میانگینی از کل جامعه است.
از همه این موارد که بگذریم مشغول شدن به چنین دعوای آماری و غفلت از آن چه که در واقع از مسیر تورم به مردم تحمیل شده، دور شدن از متن جامعه و فاصله گرفتن از چالش مهم مردم است. واقعیت این است که در تورم بالای ۴۰ درصد که طی ۵ سال اخیر در اقتصاد ایران با آن مواجه بوده ایم، تفاوت چند درصدی بین نرخ مرکز آمار و بانک مرکزی برای مردم مهم نیست و اساسا دعوای این که تورم مثلا ۳۵ درصد است یا ۴۵ درصد برای مردم موضوعیتی ندارد. برای مردم افت شدید قدرت خرید و تحمیل چند سال متوالی تورم بالا مهم است و مسئله اساسی است. این که بخواهیم اثبات کنیم تورم از ۵۰ درصد به ۳۰ درصد رسیده یا از ۴۰ درصد به ۵۰ درصد افزایش یافته است، در مسئله ملموس مردم تغییری ایجاد نمی‌کند؛ لذا این که بخواهیم در هر حال اثبات کنیم تورمی که کاهش یافته است در حال حاضر به ۳۰ درصد رسیده است، موفقیت خاصی نیست و نشان می‌دهد اقتصاد ایران همچنان با تورم بالاتر از میانگین چند دهه گذشته خود دست و پنجه نرم می‌کند و چنین وضعیتی با توجه به جبران نشدن قدرت خرید مردم، نشان دهنده موفقیت در زمینه تورم نیست.

 

 

بازی بن‌سلمان با کارت فلسطین


محمدرضا ستاری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان بازی بن‌سلمان با کارت فلسطین نوشت: در هفته‌ای که گذشت، همزمان با برگزاری مجمع جهانی اقتصاد در عربستان سعودی و سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه، دوباره بحث عادی‌سازی روابط میان ریاض و تل‌آویو مطرح شد. به گفته برخی مقامات و رسانه‌های غربی، صحبت‌ها پیرامون این توافق عادی‌سازی به صورت جدی میان طرفین ادامه یافته و آمریکایی‌ها ابراز امیدواری کرده‌اند که چنین توافقی به‌زودی میان سعودی‌ها و رژیم‌صهیونیستی برقرار شود.

این موضوع در حالی مطرح می‌شود که در تابستان سال گذشته نیز صحبت‌هایی جدی در خصوص قریب‌الوقوع بودن توافق میان عربستان و رژیم‌صهیونیستی مطرح شده بود، اما بعد از هفتم اکتبر و به واسطه جنگ غزه و تحولاتی که در منطقه صورت گرفت، بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که چنین توافقی با توجه به شرایط پیش آمده عملا از دستور کار خارج شده است. در همین رابطه سوال مهم این است که چطور در شرایط کنونی و در اوج کشتار غیرنظامیان در نوار غزه، سعودی‌ها به عنوان داعیه‌دار رهبری جهان اسلام حاضر شده‌اند دوباره در مورد عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی وارد مذاکره و گفتگو شوند؟
برای بررسی این مساله توجه به چند نکته حائزاهمیت است؛ نخست اینکه از سال گذشته عربستان سعودی ۳ شرط اساسی را برای برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی برای آمریکایی‌ها تعیین کرده بود. شرط اول، یک توافق امنیتی جدید میان ریاض و واشنگتن بود که علاوه‌بر تعهد آمریکا مبنی‌بر حمایت از عربستان در صورت حمله کشور ثالث، سلاح‌های مدرن و استراتژیک را نیز در اختیار این کشور قرار بدهد.
شرط دوم در خصوص برنامه هسته‌ای عربستان سعودی است؛ در این میان هر‌چند آمریکایی‌ها با پیشبرد و حمایت از برنامه هسته‌ای عربستان موافقت کرده‌اند، اما موضوع اساسی این است که ریاض خواستار غنی‌سازی در خاک خود بوده و آمریکایی‌ها با چنین موضوعی مخالفت کرده‌اند. به همین دلیل به عربستان پیشنهاد شده تا مدل برنامه هسته‌ای امارات برای آن‌ها نیز اجرا شود یعنی برای ساخت نیروگاه و فناوری هسته‌ای، ایالات متحده وارد عمل شود، اما غنی‌سازی در خارج از خاک این کشور مانند امارات صورت بگیرد.
شرط سوم و مهم دیگر سعودی‌ها برای آمریکا جهت عادی‌سازی روابط با اسرائیل نیز موضوع دو کشوری براساس مرز‌های ۱۹۶۷ است؛ امری که با وجود تمامی شعار‌ها و تاکیداتی که کشور‌های غربی و برخی کشور‌های منطقه در این مورد دارند، عملا باتوجه به تحولات در سرزمین‌های اشغالی و ماهیتی که رژیم‌صهیونیستی دارد، امکان‌پذیر نخواهد بود چراکه شرط ابتدایی و اصلی تحقق این موضوع عقب‌نشینی صهیونیست‌ها از کرانه باختری و توقف شهرک‌سازی‌هاست که به‌طور قطع رژیم صهیونیستی مگر در شرایط خاص و استثنایی زیر بار آن نخواهد رفت بنابراین در شرایطی که به‌نظر می‌رسد شرط سوم سعودی‌ها برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل جنبه ظاهری برای دستیابی به دو شرط اول دارد، برای پاسخ به این سوال که چرا بن‌سلمان در چنین شرایط حساسی که کلیت جامعه جهانی نسبت به کشتار و نسل‌کشی در نوار غزه زبان به اعتراض گشوده‌اند حاضر به گام برداشتن به سمت عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی شده، می‌توان گفت که از یک منظر شاید سعودی‌ها زیر بار فشار‌های سنگین ایالات‌متحده ناچار به پذیرش چنین خواسته‌ای شده‌اند.
از منظر دوم، اما این احتمال وجود دارد که با توجه به پیچیده‌تر شدن معادلات در منطقه و فشار‌هایی که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی از منظر افکار عمومی بین‌المللی به واسطه کشتار غیر‌نظامیان در غزه متحمل شده‌اند، بن‌سلمان شرایط را برای اخذ بیشترین امتیازات ممکن از دولت بایدن فراهم دیده و به همین دلیل فارغ از تمامی جنبه‌هایی که مرتبط با نقش این کشور در جهان اسلام می‌شود، با کارت فلسطین به دنبال یک توافق امنیتی جامع جدید با آمریکا و پیشبرد طرح جاه‌طلبانه هسته‌ای خود است.

دیگر خبرها

  • استوری تند و تیز مدیر روابط عمومی سپاهان علیه رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور + عکس
  • معلم میراث‌ دار انبیا در تعلیم و تربیت و انسان‌سازی
  • فرار کانون سردفتران از شفاف‌سازی عملکرد مالی
  • روان سازی ترافیک تبریز با احداث ۶ تقاطع های غیر همسطح
  • مردم گم شده در دعوای سیاسی بر سر تورم!/یک ضربه دیگر بر بار شیشه/بازی بن‌سلمان با کارت فلسطین
  • ترکیدن مخزن در کارخانه نوشابه‌سازی (فیلم)
  • سیل توصیف از گل شهاب: وحشیانه، غیرمعقول و تاریخی!
  • پنج میلیون مترمکعب روان‌آب در سدهای مخزنی خراسان جنوبی ذخیره شد
  • ورود بیش از ۵ میلیون مترمکعب روان آب به سد‌های خراسان جنوبی
  • روان سازی ترافیک تبریز با تقاطع های غیر همسطح